حال و هوای حرم رضوی این روزها و در آستانه ولادت امام رئوف(ع) رنگ و بوی متفاوتی گرفته است و خادمان حضرت آماده پذیرایی از زائران این حریم قدسی هستند و حال و هوای دلشان در این روزهای حرم حال دیگری است. در پس اندیشههای خسته زندگی و در هیاهوی روزمرگیهایش، زائر شدن در پناه حضرت ضامن ضمانتی برای جلای روح است و چه زیباست این زائر شدن در روزهایی که مصادف با ایام ولادت حضرتش است.
معتقدیم که امام باید بطلبد تا زائر شوی. وارد حرم که میشوی هر کسی گوشه دنجی را انتخاب کرده و بیشتر افراد زمان تشرف به همان مکان دنج پناه میبرند. شاید تصور شود حتماً باید یک جای دنج خلوت باشد، اما برای یک زائر دنجترین مکان با وجود ازدحام زیاد نزدیکترین نقطه به شبکههای ضریح مطهر است. روح انسان در حرم زیبا میشود و آنان که میآیند و یا دلشان میآید امام رضا(ع) را مانند سایر ائمه در رأس زندگی خود میبینند.
بدون شک هر کسی حس قلبی که با امام دارد از حس قلبی که حتی به پدر دارد بالاتر است، با حضرت هر دردی در دل داشته باشی نجوا میکنی، دردهایی که حتی به پدر و مادر هم نمیشود گفت و با امام رضا(ع) در میان میگذاری.
خبرگزاری ایکنای خراسان رضوی با چند نفر از زائران و مجاوران گفتوگویی انجام داده است تا از حال و هوای این روزهای دلشان بگویند.
علیرضا دانشور، دانشجوی مهندسی از حس و حالش در حرم میگوید: زمانیکه از حرم دورم و دلتنگ امام رضا(ع) میشوم همان لحظه دست ادب بر سینه میگذارم و از سر ارادت به حضرت سلام میدهم، سلامی که اطمینان دارم در همان لحظه، حضرت پاسخش را میدهد.
وی ادامه میدهد: اینجا تنها جایی است که آرام میشوم و وقتی از دنیا ملول هستم تنها پناه من آقایی است که ضامن آهوست و چه جایی بهتر از اینجا که حرف دلم را میفهمد.
این زائر میگوید: معمولاً روزی دوبار یا حداقل یکبار به زیارت میروم و برخی مواقع حاجتی داشتهام و حضرت با عنایتی که داشتهاند حاجتم روا شده است و هر وقت در زندگی تمام درها به رویم بسته بوده به حرم پناه میآوردم. زیارت امام رضا(ع) بهخصوص در گرفتاریهای زندگی در واقع آب روی آتش است و هر که میآید سبکبار و دلگرم بازمیگردد.
دانشور میافزاید: وقتی میخواهم با حضرت خلوت کنم به صحن گوهرشاد میآیم و در کنجی از چهار گوشه این صحن مشغول دلگویه با حضرت رضا(ع) میشوم، با حالی گرفته میآیم، اما سرشار از سرخوشی باز میگردم، انرژی معنوی خاصی بهویژه از نگاه به گنبد و گلدستههای حرم میگیرم که روحم را پاکسازی میکند و هر وقت در زندگی کم میآورم به امام رضا(ع) متوسل میشوم.
نادیا، دانشآموز مشهدی که همراه دوستش زهرا معمولاً آخر هفتهها بعد از مدرسه قرار میگذارند و با هم به حرم میآیند از حس و حالشان میگویند. نادیا میگوید: وقتی وارد حرم میشوم لذت زندگی را در اینجا پیدا میکنم، البته تنها نیاز به حضور نیست، چون هر جایی که به فکر امام رضا(ع) باشیم رنگ و بوی امام رضایی میگیرد.
زهرا ادامه میدهد: وقتی وارد حرم میشوم تمام مشکلات زندگیام پشت در حرم میماند، اما وقتی از حرم بیرون میروم حس دلتنگ بودن به من دست میدهد، حسی از یک جدایی سخت و نگاه من همیشه به امام رضا(ع) مثل یک دوست نزدیک است و وقتی حالم خوب نیست به حرم پناه میآورم.
نادیا میافزاید: امام رضا(ع) مثل پدر پشتیبان، مثل مادر دلسوز و مثل خواهر و برادر همراه است. من یک دفتر یادداشت دارم که دلتنگیام را برای امام رضا(ع) مینویسم و حرف دلم این است که حضرت هیچگاه خودش را از ما نگیرد و تنها آرزویم این است که امام را در لحظههایم داشته باشم.
مهدی یکی از مجاوران حرم مطهر است و میگوید: عمری است که همسایه امام رضا(ع) هستم و معمولاً شبها با خانواده برای زیارت مشرف میشوم. کمبودهای روحی انسان با زیارت امام رضا(ع) قابل جبران است و اعتقاد دارم که حضرت همیشه به زائران و ارادتمندانش کمک میکند.
مهرداد 10 سال دارد و از حس و حالش در حرم میگوید: نمیتوانم بگویم چقدر، اما میدانم که امام رضا(ع) را خیلی دوست دارم، امام رضا(ع) مهربان است.
رضوان میگوید: 50 سال دارم و از زمان تولدم در مشهد بودهام و معمولاً هر هفته در روزهای زیارتی به حرم میآیم. ایوان طلا گوشه دنج من است و روزهایی که به حرم مشرف میشوم حال دلم تا چند روز خوب است و بعد از آن در ازدحام روزهای زندگی دوباره گم میشوم و تا تشرف بعدی منتظر میمانم، به هر حال آقا باید بطلبد.
وی ادامه میدهد: حرف دلم را با دل به امام رضا(ع) میگویم، حرف دل به زبانآوردنی نیست، حرف دل مال دل است و برای اهل دل باید گفته شود، امام رضا(ع) اهل دل است.
مهدیه، زائر دیگری که با خانواده به زیارت امام رئوف مشرف شده است میگوید: هر سالی که به لحاظ مالی توان داشته باشیم به زیارت حضرت علی بن موسیالرضا(ع) میآییم، اما اگر شرایط طوری باشد که نتوانم بیایم هر وقت دلتنگ این صحن و سرا میشوم خود را در گوشهای از این حریم تصور میکنم و سر سخن با امام(ع) را از راه دور باز میکنم.
وی میافزاید: به محض ورودم به حرم دلتنگیام برطرف میشود و روبهروی سقاخانه با نگاه به گنبد خود را در محضر حضرت مهربانیها میبینم که هیچ آرزومندی را خالی از بارگاهش راهی نمیکند.
مهدیه از حس و حالش در حرم میگوید: در حرم بغضی همراه با شادی دارم و هنگامه رفتن سرشار میشوم از دلتنگی و اشک و میدانم که امام(ع) هنگام رفتن بدرقهام میکند.
سعید از اهواز مشرف شده است و از حس و حالش در حرم میگوید: اکنون پس از سه سال این روزهای پربرکت را برای زیارت امام رضا(ع) انتخاب کردم. وقتی در زندگی به بن بست میخورم تنها مأمن و پناهم همین حرم است و وقتیکه از تمام خستگیهای دنیا خود را در فاصله سه متری ضریح میبینم همه آن خستگیها از من دور میشود، حس و حالی که در حرم شریف امام رضا(ع) است، قابل وصف نیست و هیچ کجای دنیا اینچنین حسی را نخواهی یافت.
وی ادامه میدهد: آرامشی که در این حرم است من را مجذوب میکند و با وجود حضرت از همه امورات زندگیام در هر شرایطی چه سخت و چه آسان اطمینان خاطر مییابم. اینجا روحم تصفیه شده و اعتقادم بر این است که حال خوب یک سالم تضمین میشود.
سعید میگوید: وقتی دنبال گوشه دنجی هستم، اندکی بعدتر خود را در صحن انقلاب و روبهروی پنجره فولاد میبینم و پس از نجوا با امام حس سبکی همراه با کلی دلتنگی به سراغم میآید و از حرم بیرون میروم.
وی میافزاید: شاید قبل از ورود به حرم تک تک گرفتاریهایم را مدنظر داشته باشم تا به امام رضا(ع) بگویم، اما با ورود به حرم همه چیز به فراموشی سپرده میشود و همین بودن در حرم برایم کافیست.
زهرا اسماعیلی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی
انتهای پیام